لوگوکتیبه ناجی افقی با متن سفید

برندینگ فردی (پرسونال برندینگ)

۱۱/۱۴/۱۴۰۳

راهنمای مطالعه

برندسازی فردی یکی از استراتژی‌های بازاریابی برند است که در آن، برند مادر به یک محصول هویت جدید و نام تجاری منحصربه‌فردی اختصاص می‌دهد و آن را به‌طور مستقل در بازار معرفی می‌کند. این استراتژی باعث ایجاد تصویری منحصر‌به‌فرد، جایگاه‌یابی قوی‌تر در بازار و افزایش رقابت‌پذیری می‌شود. برندسازی فردی علاوه بر کمک به افزایش فروش، امکان ایجاد حس اعتماد و وفاداری در مشتریان را نیز تقویت می‌کند. در این مقاله، به بررسی برندسازی فردی، مزایا و معایب آن و تفاوت‌های آن با سایر استراتژی‌های برندسازی خواهیم پرداخت. همچنین به نمونه‌هایی از برندهای مطرح که این استراتژی را دنبال کرده‌اند، اشاره خواهیم کرد.

برندینگ فردی در مقابل برندینگ چتری

دو استراتژی رایج در دنیای برندینگ عبارت‌اند از:
1. برندینگ فردی
2. برندینگ چتری (خانوادگی)

در برندینگ فردی، محصولات هویت منحصربه‌فردی دارند و موفقیت یا شکست آن‌ها بر برند مادر تأثیری نمی‌گذارد. برای مثال، اگر یک شرکت محصولی جدید را به بازار معرفی کند و محصول موفق نشود، اعتبار کلی برند شرکت تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. اما در برندینگ چتری، تمامی محصولات تحت یک نام تجاری واحد عرضه می‌شوند که این امر باعث کاهش هزینه‌های بازاریابی و افزایش شناخت برند می‌شود.

از دیگر مزایای برندینگ فردی می‌توان به افزایش انعطاف‌پذیری در بازاریابی و امکان جذب گروه‌های متنوعی از مشتریان اشاره کرد. این نوع برندینگ به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بدون محدود شدن به یک گروه خاص از مشتریان، در بازارهای مختلف فعالیت کنند. در مقابل، برندینگ چتری می‌تواند اعتماد بیشتری در مشتریان ایجاد کند، زیرا نام برند مادر در تمام محصولات یکسان است و به‌عنوان تضمین کیفیت در نظر گرفته می‌شود.

نمونه‌هایی از برندینگ فردی

1. پراکتر اند گمبل (P&G)
P&G صاحب بیش از 65 برند شناخته‌شده در دسته‌های مختلف مانند مراقبت از نوزاد (Pampers)، مراقبت شخصی (Gillette) و مواد شوینده (Ariel) است. این برندها هرکدام دارای هویت مستقل و بازار هدف خاص خود هستند، که به P&G اجازه می‌دهد در دسته‌بندی‌های مختلف، برندهای رقیب خود را تحت فشار قرار دهد.

2. یونیلیور (Unilever)
یونیلیور مالک بیش از 400 برند جهانی ازجمله Cornetto، Lipton و Magnum است که هر یک به‌عنوان یک برند مستقل فعالیت می‌کنند. این برندها استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغاتی خاص خود را دارند که باعث افزایش سهم بازار یونیلیور در سراسر جهان شده است.

3. نمونه‌های داخلی
برندهای معروف ایرانی مانند گروه صنعتی گلرنگ، گروه مینو و گروه شیرین عسل نیز نمونه‌های موفقی از برندینگ فردی هستند که هرکدام ده‌ها برند مستقل را تحت مدیریت خود دارند. برای مثال، گروه صنعتی گلرنگ دارای برندهای مختلفی در حوزه محصولات شوینده، آرایشی و بهداشتی است که هرکدام دارای نام و هویت مجزا هستند. این استراتژی به شرکت‌ها امکان می‌دهد که در بازارهای مختلف، استراتژی‌های بازاریابی مناسب خود را اجرا کنند.

مزایا و معایب برندینگ فردی

مزایا:
– ایجاد هویت مستقل برای هر محصول
– کاهش تأثیر شکست یک محصول بر برند مادر
– افزایش انعطاف‌پذیری در استراتژی‌های بازاریابی
– افزایش فرصت‌های رقابتی در بازارهای مختلف

معایب:
– هزینه‌های بازاریابی و تبلیغات بالاتر
– نیاز به تحقیقات گسترده برای معرفی برندهای جدید
– احتمال سخت‌تر شدن مدیریت چندین برند به‌صورت هم‌زمان

برندینگ فردی و برندینگ چتری هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. در برندینگ فردی، هر محصول هویت مستقل خود را دارد، درحالی‌که در برندینگ چتری، تمام محصولات تحت نامی واحد عرضه می‌شوند. بسته به استراتژی کسب‌وکار، می‌توان از یکی از این مدل‌ها بهره برد.

علاوه بر این، برندینگ فردی شامل سه زیرشاخه مهم است:
1. برندینگ محصول (Product Branding)
2. برندینگ خدمت (Service Branding)
3. برندینگ شخصی (Personal Branding)

در مدل سنتی برندینگ شخصی، تمرکز بر ویژگی‌های ظاهری فرد برای ایجاد یک برند شخصی است، اما در مدل نوین “برندینگ شخصیتی (Personality Branding)” که توسط همین نویسنده طراحی شده است، ابتدا ویژگی‌های درونی فرد شناسایی شده و سپس برندسازی جامع انجام می‌شود. این مفهوم در مقاله‌ای جداگانه به‌طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است.

همچنین، در سال‌های اخیر برندینگ شخصیتی به یکی از مهم‌ترین روش‌های توسعه فردی و حرفه‌ای تبدیل شده است. افراد با استفاده از این روش، می‌توانند جایگاه خود را در بازار تثبیت کرده و ارتباط بهتری با مخاطبان خود برقرار کنند. اگر به دنبال رشد حرفه‌ای و متمایز شدن در صنعت خود هستید، برندینگ فردی و به‌ویژه برندینگ شخصیتی می‌تواند یکی از کلیدهای موفقیت شما باشد.

 

هلدینگ کتیبه ناجی

هلدینگ کتیبه ناجی با دو دهه فعالیت درخشان در حوزه های برندینگ، کوچینگ، اجاره بیلبورد و دیجیتال مارکتینگ یکی از موفق ترین شرکت های بیزینس کوچینگ در ایران است.

تمامی محتوای مندرج در این سایت متعلق به هلدینگ کتیبه ناجی بوده و تحت حمایت قوانین حق کپی رایت جمهوری اسلامی ایران و مقررات بین‌المللی مربوطه می‌باشد.

توسعه کسب و کار (Business Development)

توسعه کسب و کار، تجارت و نظریه سازمانی که هدف آن ایجاد ارزش بلندمدت برای یک سازمان، از طریق مشتریان، بازار و ارتباط فردی می‌باشد و مستلزم فرایندهای توسعه و پیاده‌سازی فرصت‌های رشد در داخل و بین سازمان‌ها است.

ما بر اساس شرایط بوم‌شناسی کشورمان و ریشه‌یابی عناصر پیدایش کسب و کار از دیرباز، مدل نوین بر اساس علم نوین مدیریت مقصد که مخفف (DM) Destination Management می‌باشد که تمامی اقدامات و شناخت‌ها، بررسی‌ها، تحلیل‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و استراتژی‌ها بر اساس تعریف و انتخاب مقصد نهایی Final Destination شکل می‌گیرد و به جای مدیریت فرآیندها، ما در این تئوری نوین اهداف و نهایتاً مقصد را مدیریت می‌کنیم که این خود یکی از چهار نظریه علم ایجاد شده توسط هلدینگ کتیبه ناجی برای ایجاد توسعه کسب و کار به بهترین شکل می‌باشد.

که برای فهم بهتر، این چهار مرحله را معرفی و بررسی می‌کنیم:

مدل چهار مرحله‌ای برنامه‌ریزی استراتژیک نوین (NSM)

1.مرحله اول: مبدا شناسی با استفاده از تکنیک‌های علم نوین (TLS)

2.مرحله دوم: مقصد شناسی با استفاده از تکنیک‌های علم نوین (DM)

3.مرحله سوم: روش‌شناسی با استفاده از تکنیک‌های علم نوین (SM)

4.مرحله چهارم: ابزارشناسی با استفاده از تکنیک‌های علم نوین (BM)

جدیدترین و بهترین تعریف

شناخت اولیه در گام نخست و همیشگی و مداوم در گام‌های بعدی از قوت‌ها ، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدید‌ها با استفاده از ماتریکس (SWOT) و شناخت تعریف اهداف و مقصد (توجه داشته باشید فقط یک مقصد) با یافتن روش‌های نوین و کاربردی ضمن پژوهش مداوم متناسب با ابزار‌های موجود (و در صورت لزوم یافتن و ساختن با ابزارهای لازم ).

سپس با توجه به این مدل از ایجاد توسعه کسب و کار، ما همواره در یک سیکل دائمی پژوهش می‌کنیم، هدف‌گذاری می‌کنیم، روش‌های ابداع یا پیدا می‌کنیم و اقدام می‌کنیم.

و اما اقدام، که خود نیز داستان منحصر به خود را دارد

بر اساس مدل نوین (چرخه خدائی) می‌توان آن را موثر و فزاینده کرد. در زیر به طور خلاصه به معرفی آن می‌پردازیم:

استراتژی (Strategy)

برنامه‌ریزی (Planning)

رهبری (Leadership)

اقدام (Action)

تداوم (Continuity)

این چرخه، زمینه‌ساز بهبود مستمر (continuous improvement) است

که خود پیش‌نیاز توسعه کسب و کار است. باز به طور خلاصه به معرفی تعریف از آن می‌پردازیم:

استراتژی:

اولین گام استراتژیک در ایجاد توسعه کسب و کار BMC یا بیزینس مدل کانواس می‌باشد که هر یک از ۳ حرف دربرگیرنده مفاهیم مختص به خود می‌باشد:

B (کسب و کار) (Business): مفاهیم کلیدی: فلسفه، چرایی، چیستی، ایده، انگیزه اولیه

M (Model مدل): مفاهیم کلیدی: بنچ‌مارک، تحقیق، آنالیز، دانش فنی، مزیت منحصر به فرد

C (Canvas) بوم: مفاهیم کلیدی: ژئومارکتینگ، زنجیره ارزش، منابع، CRM، ساختار

برنامه‌ریزی 2(STP):

دومین گام از ایجاد توسعه کسب و کار برنامه‌ریزی 2(STP) می‌باشد که به صورت زیر است:

S: خودشناسی و مدیریت خویش (Self Management) & طبقه‌بندی و بخش‌بندی (Segmentation)

T: هدف‌گذاری و هدف‌شناسی (ُTargeting) & بالاترین هدف، شناخت و سازگاری (Top Target)

P: روش ها (روش‌ها) و ابزار‌های ترویج و رشد (Pro Motion) & جایگاه‌یابی (Positioning)

رهبری CCS

C: بررسی (Checking): مفاهیم کلیدی: منابع، آمیخته برندینگ و اجزای برند، بازار‌ها، رقبا، مشتریان، مصرف‌کنندگان

C: کنترل (Control): مفاهیم کلیدی: فرایند‌ها، دستورالعمل‌ها، استانداردها، منابع و دیگر موارد بالا

S: نظارت (Supervision):  مفاهیم کلیدی: برنامه‌ریزی ۹ گانه (ابعاد مارکتینگ)، 5M، 5P، و کلیه موارد بالا

اقدام:

که شامل مراحل ۶ گانه زیر می‌باشد:

1.آموزش و کوچینگ مستمر

2.ورود به بازار

3.اجرای کمپین‌ها و برنامه‌ها

4.مدیریت و انجام مذاکرات

5.برگزاری رویدادها

6.تهیه گزارشات جامع

تداوم:

حضور همیشگی و رو به افزایش (کمی و کیفی) در بازار و ساختن و ایجاد و رسیدن به: ((برند برتر و برند محبوب)) با استفاده از مدل چهارگانه برندینگ کتیبه ناجی.

بدیهی است با رعایت گام‌به‌گام این موارد و عمل به آن‌ها که بر اساس ۵ علم نوین در زمینه توسعه شخصیتی و کسب و کار می‌باشد، که حاصل بیشتر از ۳ دهه پژوهش و مطالعه مداوم ((دکتر خدائی)) می‌باشد، که این خود معرف مزیت رقابتی هلدینگ کتیبه ناجی می‌باشد.

چرا که تنها ارائه‌کننده این علوم، تئوری‌ها، روش‌ها و برنامه‌های نوین توسعه شخصیتی و کسب و کار هلدینگ کتیبه ناجی می‌باشد.