برندسازی فردی یکی از استراتژیهای بازاریابی برند است که در آن، برند مادر به یک محصول هویت جدید و نام تجاری منحصربهفردی اختصاص میدهد و آن را بهطور مستقل در بازار معرفی میکند. این استراتژی باعث ایجاد تصویری منحصربهفرد، جایگاهیابی قویتر در بازار و افزایش رقابتپذیری میشود. برندسازی فردی علاوه بر کمک به افزایش فروش، امکان ایجاد حس اعتماد و وفاداری در مشتریان را نیز تقویت میکند. در این مقاله، به بررسی برندسازی فردی، مزایا و معایب آن و تفاوتهای آن با سایر استراتژیهای برندسازی خواهیم پرداخت. همچنین به نمونههایی از برندهای مطرح که این استراتژی را دنبال کردهاند، اشاره خواهیم کرد.
برندینگ فردی در مقابل برندینگ چتری
دو استراتژی رایج در دنیای برندینگ عبارتاند از:
1. برندینگ فردی
2. برندینگ چتری (خانوادگی)
در برندینگ فردی، محصولات هویت منحصربهفردی دارند و موفقیت یا شکست آنها بر برند مادر تأثیری نمیگذارد. برای مثال، اگر یک شرکت محصولی جدید را به بازار معرفی کند و محصول موفق نشود، اعتبار کلی برند شرکت تحت تأثیر قرار نمیگیرد. اما در برندینگ چتری، تمامی محصولات تحت یک نام تجاری واحد عرضه میشوند که این امر باعث کاهش هزینههای بازاریابی و افزایش شناخت برند میشود.
از دیگر مزایای برندینگ فردی میتوان به افزایش انعطافپذیری در بازاریابی و امکان جذب گروههای متنوعی از مشتریان اشاره کرد. این نوع برندینگ به شرکتها کمک میکند تا بدون محدود شدن به یک گروه خاص از مشتریان، در بازارهای مختلف فعالیت کنند. در مقابل، برندینگ چتری میتواند اعتماد بیشتری در مشتریان ایجاد کند، زیرا نام برند مادر در تمام محصولات یکسان است و بهعنوان تضمین کیفیت در نظر گرفته میشود.
نمونههایی از برندینگ فردی
1. پراکتر اند گمبل (P&G)
P&G صاحب بیش از 65 برند شناختهشده در دستههای مختلف مانند مراقبت از نوزاد (Pampers)، مراقبت شخصی (Gillette) و مواد شوینده (Ariel) است. این برندها هرکدام دارای هویت مستقل و بازار هدف خاص خود هستند، که به P&G اجازه میدهد در دستهبندیهای مختلف، برندهای رقیب خود را تحت فشار قرار دهد.
2. یونیلیور (Unilever)
یونیلیور مالک بیش از 400 برند جهانی ازجمله Cornetto، Lipton و Magnum است که هر یک بهعنوان یک برند مستقل فعالیت میکنند. این برندها استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی خاص خود را دارند که باعث افزایش سهم بازار یونیلیور در سراسر جهان شده است.
3. نمونههای داخلی
برندهای معروف ایرانی مانند گروه صنعتی گلرنگ، گروه مینو و گروه شیرین عسل نیز نمونههای موفقی از برندینگ فردی هستند که هرکدام دهها برند مستقل را تحت مدیریت خود دارند. برای مثال، گروه صنعتی گلرنگ دارای برندهای مختلفی در حوزه محصولات شوینده، آرایشی و بهداشتی است که هرکدام دارای نام و هویت مجزا هستند. این استراتژی به شرکتها امکان میدهد که در بازارهای مختلف، استراتژیهای بازاریابی مناسب خود را اجرا کنند.
مزایا و معایب برندینگ فردی
مزایا:
– ایجاد هویت مستقل برای هر محصول
– کاهش تأثیر شکست یک محصول بر برند مادر
– افزایش انعطافپذیری در استراتژیهای بازاریابی
– افزایش فرصتهای رقابتی در بازارهای مختلف
معایب:
– هزینههای بازاریابی و تبلیغات بالاتر
– نیاز به تحقیقات گسترده برای معرفی برندهای جدید
– احتمال سختتر شدن مدیریت چندین برند بهصورت همزمان
برندینگ فردی و برندینگ چتری هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. در برندینگ فردی، هر محصول هویت مستقل خود را دارد، درحالیکه در برندینگ چتری، تمام محصولات تحت نامی واحد عرضه میشوند. بسته به استراتژی کسبوکار، میتوان از یکی از این مدلها بهره برد.
علاوه بر این، برندینگ فردی شامل سه زیرشاخه مهم است:
1. برندینگ محصول (Product Branding)
2. برندینگ خدمت (Service Branding)
3. برندینگ شخصی (Personal Branding)
در مدل سنتی برندینگ شخصی، تمرکز بر ویژگیهای ظاهری فرد برای ایجاد یک برند شخصی است، اما در مدل نوین “برندینگ شخصیتی (Personality Branding)” که توسط همین نویسنده طراحی شده است، ابتدا ویژگیهای درونی فرد شناسایی شده و سپس برندسازی جامع انجام میشود. این مفهوم در مقالهای جداگانه بهطور کامل مورد بررسی قرار گرفته است.
همچنین، در سالهای اخیر برندینگ شخصیتی به یکی از مهمترین روشهای توسعه فردی و حرفهای تبدیل شده است. افراد با استفاده از این روش، میتوانند جایگاه خود را در بازار تثبیت کرده و ارتباط بهتری با مخاطبان خود برقرار کنند. اگر به دنبال رشد حرفهای و متمایز شدن در صنعت خود هستید، برندینگ فردی و بهویژه برندینگ شخصیتی میتواند یکی از کلیدهای موفقیت شما باشد.